يكي از درسهاي مهم عاشورا كه ويژگي ياران حضرت امام حسين عليه السلام و ياران حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف است و بايستي سرلوحه منتظران قرار گيرد، بصيرت است. بصيرت يكي از خصلتهاي ستودني حضرت عباس عليه السلام است كه در زيارت ايشان و در وصفي كه حضرت سجاد عليه السلام از ايشان دارد، به آن تأكيد شده است؛ «كان عمنا نافذ البصيره؛ عموي ما ، اهل بصيرت بود». بصيرت به معناي ورود دقيق و آگاهانه است. بصيرت جلوههايي دارد كه به برخي از آنها اشارتي مي شود.
امام شناسي
معرفت به امام در اوج جلوههاي بصيرت است. بصيرت به آنكه امام چه جايگاهي دارد؟ چه اهدافي را دنبال ميكند؟ چه دغدغه اي دارد؟ منتظر چيست؟ چگونه بايد او را ياري كرد؟ وظيفه ديگران در قبال او چيست؟
منتظر وقتي جايگاه بي بديل ولي خدا را دريافت كه سخن و رفتار او نشانة الهي دارد و رفتار او باذن و ادارة الهي است جز بر مسير الهي نمي گويد و نميرود وَ ما يَنْطِقُ عَنِ الْهَوى J إِنْ هُوَ إِلاَّ وَحْيٌ يُوحى [1]؛ «از هوا و هوس سخن نميگويد،سخنان او وحي الهي است».
چون فهميد ولي خدا، تنها راه هدايت است نه يكي از راه ها و كشتي نجات امّت است كه جز همراهي با آن، طوفان بلاست و غرق شدن هرچند اگر پسر نوح باشي با كشتي و نوح اگر نباشي غرقي.
«السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا سَبِيلَ اللَّهِ الَّذِي مَنْ سَلَكَ غَيْرَهُ هَلَك[2]؛ سلام بر تنها راه الهي كه اگر كسي جز آن رود هلاك ميشود».
« مَثَلُ أَهْلِ بَيْتِي فِيكُمْ كَمِثْلِ سَفِينَةِ نُوحٍ مَنْ رَكِبَهَا نَجَا وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا غَرِق[3]؛ اهل بيت من ، چون كشتي نوح اند، كه هر كه سوار كشتي نوح گردد، نجات يافته و هر كه آن را ترك گويد، غرق شود».
آن گاه خود را با تمام وجود همراه ولي خدا ميكند « فَمَعَكُمْ مَعَكُمْ لَا مَعَ غَيْرِكُم[4]؛ با شماييم، با شما، نه با غير شما».
چون دريافت ولي خدا دلسوزترين و مهربانترين است؛
با تمام وجود به او عشق ميورزد، عشقي آگاهانه به ولي خدا كه مهربان و دلسوز است و جز او راهي به هدايت نيست. پس باتمام وجود خود را تسليم راه و مسير او ميكند.«فَأَبْذُلَ نَفْسِي وَ مَالِي وَ وُلْدِي وَ أَهْلِي وَ جَمِيعَ مَا خَوَّلَنِي رَبِّي[5]؛ فدايت پدر و مادرم، اهل و مال و خانوادهام و آنچه خدا به من داده است».
بصيرت اين كه امام از او چه ميخواهد؟ چه وظيفه اي در قبال او دارد. ولو امام او در دوران غيبت است، ولي از منظر او غيبت به مثابه مشاهده و ديدار اوست .چرا كه به وظيفه آشنا و به آن عمل مينمايد.
زمان شناسي
« الْعَالِمُ بِزَمَانِهِ لَا تَهْجُمُ عَلَيْهِ اللَّوَابِس[6]؛آنكه زمان و زمانه خود را بشناسد، دچار ترديدها و سردرگمي نخواهد بود.»در برخي روايات، زماني به معناي سلطان و حكومت آمده است كه «إِذَا تَغَيَّرَ السُّلْطَانُ تَغَيَّرَ الزَّمَانُ [7]؛ چون حكومت تغيير مي كند،زمان تغيير مي يابد». حتي آمده است:«إذا تغيرت نية السلطان تغير [فسد] الزمان [8] ؛چون نيت و اداره حاكمان تغيير مي يابد، زمان و زمانه تغيير مي يابد». ارادة آنان در زمان تأثير دارد . اهل بصيرت به زمان و اوضاع سياسي و اجتماعي زمان خود آگاهند.
حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام به فرزندش فرمود :« عاقل بايستي كه … اهل زمان خود را بشناسد».[9]
يار امام حسين عليه السلام و يار حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف و منتظر واقعي ، اهل بصيرت است. چون بصيرت دارد و در حد توان شناخت به امام و جايگاه بي بديل او دارد؛ در مي يابد كه چرا ولي خدا «صلح حديبيه» را مي پذيرد و آنگاه بر او نمي آشوبد و بر او اعتراض نمي كند.
فهم اينكه ولي خدا به دنبال حفظ دين است . روزي دين با شهادت او حفظ ميشود و روزي با عدم شهادت او و ماندن و تحمل كردن اذيت و آزارها، روزي حفظ دين با شهادت حسين عليه السلام است و روزي با آتشبس امام حسن عليه السلام و باقي اهلبيت عليهم السلام تا مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف كه عمري تحمل ميكند و روزي ظهور مينمايد.
دشمن شناسي
دشمنان امام و حقيقت و خوبي ها ـ آنان كه ارزش ها را به مسلخ مي برند و با خرافه سازي و بدعت سازي و تحريف، پليدي ها را به جاي دين و به جاي هاديان قرار مي دهند ـ دلسوزان دين و ولايت را دشمن و دشمنان دين و اهلبيت را دوست معرفي مي كنند.
شهيدان و مجاهدان ميدانهاي مختلف تاريخ از جمله انقلاب اسلامي را ناجوانمردانه بيگانه از دين و مسير اهلبيت، حسين عليه السلام و مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف معرفي ميكنند. و دشمنان راحت طلب عزلت گزيده، جان و دل به بيگانه داده و به دليل ترس از ميدان گريزان را ولايتي معرفي ميكنند. (بصيرت جبهه واحد دشمنان در شكل استكبار (صهيونيسم و نفاق) و چهره دجال گونه تفرقه افكني و اتهام كفر و شرك به اين و آن).
آينده نگري و برنامه ريزي
.« يَخْرُجُ أُنَاسٌ مِنَ الْمَشْرِقِ فَيُوطِئُونَ لِلْمَهْدِيِّ يَعْنِي سُلْطَانَه[10]؛ گروهي از مشرق برمي خيزند و زمينه ساز تسلط و حكومت حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف مي گردند».
حركت براي ظهور و زمينه سازي ظهور بدون برنامه ريزي معنا ندارد. بدون آينده نگري و برنامه ريزي انتظار ادعايي بيش نيست كه منتظران واقعي خستگي ناپذير، پنهان و آشكارا در تلاش و كوششند.« الدُّعَاةُ إِلَى دِينِ اللَّهِ سِرّاً وَ جَهْرا».[11]
——————————————————————————–
1.سوره نجم ،آيه 3و4.
2. بحار الانوار،ج99،ص 98 .
3. بحارالأنوار،ج 23 ،ص 105 .
4. بحارالأنوار،ج97 ،ص341 .
5 .بحارالأنوار،ج99 ،ص 118 .
6. الكافي ،ج1 ،ص26 .
7. بحارالأنوار،ج72 ،ص358 .
8. غررالحكم، حكمت 343 .
9. سوره حجرات،آيه 1.
10. بحارالأنوار،ج51،ص87.
11. بحارالأنوار،ج36 ، ص386.
پدیدآونده: محمد صابر جعفری