مردم دوستي علي و علي دوستي مردم، يكديگر را تصديق ميكنند و نشان ميدهند كه بزرگ، كسي است كه دوستدار نيكي باشد و در راه آن شهيد شود. علي عليه السلام همان شهيد بزرگوار است.
در ميان انسانها، خوبيهاي بسيار سراغ داريم كه مورد توجه و علاقة آنها هستند. هرگاه به خير و نيكي ستمي برسد، در واقع به همة انسانها ستم شده است و هرگاه خير و نيكي مورد تعظيم قرار گيرد، همة انسانها مورد تعظيم قرار گرفتهاند.
اگر صفحات تاريخ را بررسي كنيد، اين حقيقت مسلم را مييابيد، كه در ميان شخصيتهاي بزرگ، كمتر كسي را ميتوان يافت كه همانند علي بن ابيطالب عليه السلام مورد علاقه و محبت و تعظيم و تجليل و حمايت انسانها قرار گرفته باشد و حوادث و وقايع زندگي او، اين چنين مورد توجه قرار بگيرد.
اين محبت در دلها موج ميزند، و وجدان آدمي را از انحراف حفظ ميكند و عرصة تابش آن، باطل و تبهكاري خوار ميگردد.
چنين محبتي، انسان را در پناه حق قرار ميدهد و وجدان او را نگهباني و پاسداري ميكند. حتي در اين محبت، آن چنان خاصيت شگفتانگيزي است كه ملوان، كشتي را كه از بالا و پايين دچار حادثه گشته و مسافرانش غرق شده، يا در آستانة غرق شدن هستند و بادهاي مخالف از هر سو او را تهديد ميكنند، نجات ميدهد.
آري علي عليه السلام در گذرگاه تاريخ به عنوان امام حق و نيكي، همانند كوهي استوار قرار گرفته، به گونهاي كه حوادث كوبنده و بادهاي سخت، آن را متزلزل نميكند.
آنان كه با علي بن ابيطالب عليه السلام دشمني ميكردند خود گمراه شدند و ديگران را هم گمراه ساختند، سرانجام سر به زير خاك فرو بردند و خاموش شدند و از آنها نام و نشاني، جز لعن و نفرين انسانهاي خشمگين باقي نماند. وجدان پاك انسانها دربارة آنها اينطور قضاوت كرد كه از بين رفتند و ذليل شدند. اگر گناه و زشتي و تبهكاري، در پيشگاه وجدان انسان، ارزش داشته باشد آنها هم ارزشي دارند.
پسر ابوطالب شعلهاي فروزان در دلها و حرارتي نيروبخش در جانها و منطقي شفابخش در عقلهاست. او را سخني است حكيمانه و اخلاقي است بزرگوارانه. خداوند هرگز آسمان را زمين، و زمين را آسمان نميكند! تاريخ گواه صحت اين مدعاست.[1]
جُرج جرداق
ترجمه: سيد هادي خسروشاهي
[1]. برگرفته از كتاب «امام علي، صداي عدالت انساني».